بهترین فیلم ساخته آلفرد هیچکاک

سرگیجه، که به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما شناخته می‌شود، در سال ۱۹۵۸ بر اساس رمان فرانسوی از میان مردگان نوشته بوالو-نارسژاک ساخته شد. دو بازیگر اصلی این فیلم، جیمز استوارت و کیم نواک بودند. فیلم سرگیجه جوایز مهمی از انجمن منتقدان فیلم نیویورک و جشنوارهٔ سن سباستین گرفت. شهرت این فیلم روان‌شناسانه، در حرکتِ دوربینی بود که هیچکاک برای القای حس سرگیجه ابداع کرده بود: زوم و عقب‌کشیدنِ همزمانِ دوربین فیلمبرداری! داستان فیلم، ماجرای اسکاتی فرگوسن (جیمز استیوارت)، پلیسی است که در جریان یک تعقیب و گریز به دلیل سرگیجه نمی‌تواند مأموریت خود را به درستی انجام دهد و در نتیجه بازنشسته می‌شود. رفیقی قدیمی از او می‌خواهد مراقب همسرش مادلن (کیم نوواک) باشد که اخیراً رفتارش عجیب و غریب شده ‌است. در نتیجه، این مامور پلیس بازنشسته، وارد ماجرایی پر رمز و راز می‌شود...

پنجره پشتی یک فیلم معمایی و دلهره‌آور دیگر به کارگردانی آلفرد هیچکاک است. بسیاری از منتقدان این فیلم را از بهترین فیلم‌های هیچکاک و بهترین فیلم‌های دلهره‌آور تاریخ سینما می‌دانند. پنجره پشتی در وبسایت IMDB، در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما قرار دارد و در این سایت، به عنوان برترین فیلم آلفرد هیچکاک شناخته می‌شود. تمامی نماهای این فیلم از درون یک اتاق گرفته شده که پنجره‌ای رو به چند آپارتمان دارد. داستان فیلم در مورد یک عکاس خبری (جیمز استوارت) است که با پای شکسته مجبور است در یک صندلی چرخدار باقی بماند. او از روی بیکاری به تماشای حرکات همسایه‌های آن طرف حیاط آپارتمانش مشغول می‌شود. در همین حین، مشاهداتش باعث می‌شود که به یکی از همسایه‌ها (ریموند بر) شک ببرد. این مرد همسرش را کشته، ولی عکاس نمی‌تواند از این بابت دوست دختر خود (گریس کلی) و دوست کارآگاهش وندل کوری را قانع کند...

روانی فیلمی دلهره‌آور و یکی از برترین فیلم‌های ژانر وحشت تاریخ سینما شناخته شده است. این اثر هیچکاک، در فهرست «صد سال… صد فیلم» بنیاد فیلم آمریکا که لیستی از ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ سینما به انتخاب منتقدان سینماست، قرار دارد. شخصیت منفی این فیلم (نورمن بِیتس) هم جزو برترین و ماندگارترین شروران تاریخ سینمای جهان محسوب می‌شود. داستان فیلم در مورد «مارین کرین» است که به امید تسهیل کار ازدواجش با «سام لومیس» پولهای کارفرمایش را می‌دزدد و از شهر محل سکونتش فرار می کند. مارین در بین راه در هتل بیتس، که جوانی به نام «نورمن بیتس» آن را اداره می‌کند، به استراحت می‌پردازد. شب هنگام، مارین پیش از خواب به حمام می‌رود و زیر دوش به طرز فجیعی به قتل می‌رسد و...

غریبه‌ها در قطار یک فیلم جنایی ـ دلهره‌آور و روان‌شناسانه دیگر از آلفرد هیچکاک است. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام به نویسندگی پاتریشا های‌اسمیت ساخته شده‌است. فارلی گرنجر، روت رومن و رابرت واکر از بازیگران اصلی این فیلم هستند. داستان فیلم، بر اساس ملاقات دو غریبه در قطاری شکل می‌گیرد…

ربکا در سال ۱۹۴۰ ساخته شده و برنده جوایز اسکار بهترین فیلم و بهترین فیلمبرداری شده است. این فیلم بر اساس رمان پر از تعلیق ربه‌کا، اثر نویسندهٔ انگلیسی دافنه دوموریه ساخته شده است و سر لارنس الیویه، جوان فانتین و جودیت اندرسون نقش‌های اصلی را در این آن بازی می‌کنند. ندیمه‌ای جوان در مونت کارلو با مرد جوان ثروتمندی به نام ماکسیم دو وینتر که همسرش ربکا را به تازگی و به طرز مشکوکی از دست داده آشنا می‌شود. این دو نفر عاشق هم شده و ازدواج می‌کنند. ماکسیم همسرش را به عمارت باشکوه ماندرلی می‌آورد اما خدمتکاران که هنوز به همسر اول ماکسیم وفادارند، خانم دو وینتر جدید را با بی‌میلی به عنوان بانوی عمارت می‌پذیرند و...

شمال با نورث‌وست یا شمال از شمال غربی یک فیلم دلهره‌آور دیگر از آلفرد هیچکاک است که بازیگرانی چون کری گرانت، اوا ماری و جیمز میسون در آن نقش‌آفرینی کردند. این اثر هیچکاک، عنوان نامزدی ۳ جایزه در سی‌ودومین مراسم اسکار را از آن خود کرد. داستان فیلم، حکایت تودرتو و پرتعلیق از مردی است که به ناگهان و ناخودآگاه خود را درگیر ماجرایی جاسوسی و اتهاماتی که به وی وارد آمده می‌بیند. در این بین، زنی قصد کمک به او را دارد...

بدنام یکی دیگر از فیلمهای استاد آلفرد هیچکاک است که در سال ۱۹۴۶ ساخته شد. در این فیلم دو بازیگر بزرگ و معروف تاریخ سینما یعنی کری گرنت و اینگرید برگمن هنرنمایی کرده اند. این فیلم یکی از شاهکارهای هیچکاک در زمینه تعلیق، بازی بازیگران، فیلمنامه و استفاده از نماها و سکانس هایی ناب به‌شمار می‌رود. بدنام، ماجرایی جاسوسی و عاشقانه را در دوره نازی ها به تصویر می کشد.

سایه یک شک از جمله شاهکارهای هیچکاک در دههٔ ۱۹۴۰ به‌شمار می‌آید. هیچکاک این فیلم را از فیلم‌های مورد علاقه‌اش می‌نامید. داستان فیلم درباره شخصیتی به نام چارلی اوکلی است که وارد یک شهر آفتابی در کالیفرنیا می‌شود تا مدتی نزد خانواده خواهرش زندگی کند. افراد خانواده از او به گرمی استقبال می‌کنند و به خصوص دختر نوجوان خانواده -که نام دایی اش چارلی را بر او گذاشته‌اند- مسحور دایی جذاب و دنیا دیده اش می‌شود؛ ولی اصل قضیه این است که دایی در حال فرار است و در واقع متهم است که مسئول مرگ چندین بیوه ثروتمند باشد. دختر جوان که ابتدا اخطار یک کارآگاه جوان را جدی نمی‌گیرد به تدریج به وضعیت روانی و بیمارگونه دایی اش پی می‌برد و...